اگر شما هم دانشجو هستید و هر ترم باید بهعنوان پروژه هر درس، تعداد زیادی…

مهارت های ضروری دانش باز Open Science برای پژوهشگران
شاید همه با مفهوم «دانش باز» یا Open Science آشنا نباشند. این مفهوم اولین بار در سال ۲۰۰۳ توسط یک اقتصاددان و با هدف بازنشر آزاد دانش معرفی شد. دانش باز درواقع قصد دارد پژوهشهای نظری که با بودجه عمومی اجرا شدهاند را به شکل دیجیتالی و بیش از پیش در دسترس محققان جامعه علمی قرار دهد. سیاست Open Science هدف دسترسی باز را در وسیعترین شکل استفاده به محققان در بخش خصوصی/کسبوکار، جامعه بزرگتر و همچنین مفهوم داده باز هم تعمیم میدهد. البته سیاستهای مشخصی برای به اشتراکگذاری و استفاده دوباره از دادههای تحقیقات نظری وجود دارد. پژوهشگران هم بهمنظور استفاده بهینه از مفهوم دانشباز، باید با این سیاستها آشنا شوند و مهارتهایشان را در برخی زمینهها تقویت کنند.
کمیسیون اروپایی (European Commission) در ژوئیه سال گذشته گزارش مهمی در باب دانشباز منتشر کرد. این گزارش آموزنده و فراگیر درواقع براساس پاسخ تعداد ۱۲۷۷ پژوهشگر ساکن اروپا به پرسشنامهای که انتشار و بررسی آن از ماه مارس تا مه سال ۲۰۱۷ به انجامیده، نوشته شده است. در آن به مهارتهای کلیدی موردنیاز محققان، پیشینه و تحصیلات و همچنین سایر عوامل دخیل در پیشراندن دانش باز به سوی واقعیت اشاره شده است.
مهارتهای ضروری
پژوهشگران، کتابدارها و کارمندان بخش پشتیبانی IT باید برخی مهارتهای ضروریشان را بهبود بخشند تا با مفهوم انتشار با دسترسی باز سازگار شوند. این مهارتها شامل پشتیبانی، توسعه و مدیریت سامانهها و اندوختههای اطلاعات پژوهشی، تعامل با ناشران و قراردادها، اتخاذ مدلهای تازه برای تأمین بودجه (مانند سرمایهگذاری جمعی)، مشاوره مجوز/کپی رایت، کتابشناختی و تهیه گزارش درباره تأثیر پژوهش هستند. پژوهشگران باید بیاموزند راه خود را در دنیای رو به تغییر انتشار آثار علمی پیدا کنند و قادر باشند بهخوبی میزبان مناسب را برای ثبتنام و ذخیره کردن آثار خود برگزینند.
مهارتهای مدیریت علم دادهها هم نقش مهمی در Open Science ایفا میکنند. توجه اصلی این بخش روی کلان داده (Big Data)، تجزیه و تحلیل داده و مهندسی دادهها متمرکز شده است. لازم است به خاطر داشته باشیم که برخی محققان در حوزه STEM (دانش، فناوری، مهندسی و ریاضیات) تحصیل کردهاند؛ درحالیکه این اطلاعات ممکن است برای سایرین به عنوان مطالعات فراتر از رشته تحصیلی به نظر برسد. محققان معمولاً در مدیریت و تعامل با کلان داده و داده کاوی (Data Mining) با مشکل مواجه میشوند؛ اما هر دوی آنها در کنار ایجاد فراداده (Meta Data) در بحث دانش باز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. مستندسازی و تفسیر دادهها بهشکل صحیح هم مشخصاً برای پلتفرمهای دانش باز و داده باز ضروری است.
محققان همچنین باید مهارتهای خود را درزمینه دانش شهروندی توسعه دهند. این مفهوم تازه نشاندهنده نوعی روش گردآوری داده و انجام پژوهش مبتنی بر همکاری به کمک شهروندان غیرمتخصص است. پژوهشگران برای بهره گرفتن از این روش باید بهخوبی بدانند که چگونه میتوان توجه شهروندان را به پژوهش خود جلب و با آنها و همچنین سایر تأثیرگذاران (سازمانهای غیردولتی و رسانههای اصلی) خارج از جامعه علمی ارتباط مؤثر برقرار کرد. این پژوهشگران همچنین باید قادر باشند شهروندان را وارد طراحی تحقیق و روشهای نمونهگیری کنند و همچنین آنها را در تجزیه و تحلیل دادهها و تفسیر نتایج شرکت دهند.
آموزش
مهارتهایی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، باید به بخشی از سیستم آموزشی رسمی تبدیل شوند. اغلب پاسخدهندگان همیشه نسبت به دورههای دانش باز از خود تمایل نشان میدهند اما درباره دورههای متناظر اطلاعات چندانی ندارند. دیدگاه حاصل این است که مؤسسههای پژوهشی باید مجاز باشند دورههای آموزش مهارت برای فعالیت درزمینه دانش باز (شامل داده باز) برگزار کنند.
در این رابطه ممکن است تصور کنید که دورههای آنلاین دانش باز مخصوصاً اگر بهصورت رایگان برای پژوهشگران برگزار شوند، میتوانند بسیار مفید باشند.
قالب این دورهها ممکن است دشوار و احتمالاً وابسته به مفهوم و سیاق بهخصوصی باشد؛ اما بر سر یک مورد بر سر توافق هستیم که محققان یادگیری عملی را بر شکل نظری آن ترجیح میدهند. یادگیری به این شیوه در بهبود برخی مهارتها مانند یادگیری جنبههای مختلف توسعه دانش، انتشار، همبستگی پژوهش، آموزش و نظارت بر دانشپژوهان و همچنین همکاری و تعامل مؤثر ضروری است و این مهارتها هم در تمرین و ممارست دانش باز موردنیاز هستند.
سایر عوامل
بار سنگین پیشبردن دانش باز نباید تنها بر شانههای محققان سنگینی کند؛ بلکه مؤسسههای تحقیقاتی مبدأشان هم باید از آن پشتیبانی کنند. این گزارش مخصوصاً در جنبههای فنی، حقوقی و حرفهای اجرای دانش باز درخواست پشتیبانی بیشتر دارد. حوزه کلیدی دیگر هم پشتیبانی زیرساختاری مخصوصاً در ایجاد و معاونت منابع رو به رشد آثار علمی و دادههای آنهاست. ایجاد ابر ذخیره دانش باز ( open science cloud) یکی از این راههای کمکی پیشنهادی به شمار میرود.
علاوه بر این، مؤسسههای پژوهشی هم باید نیروی انسانی حرفهای برای پشتیبانی از محققانی که به فعالیت درزمینه دانش باز مشغول هستند، استخدام کنند. در آخر برای اینکه دانش باز واقعاً رو به جلو حرکت کند، پژوهشگران باید متوجه ارزش و اهمیت این موضوع برای منافع عمومی شوند. این مهم میتواند به کمک تبلیغات توسط آغازگران اصلی این سیاست افزایش پیدا کند. عامل حیاتی دیگر میتواند انگیزهبخشی و پاداش دادن به محققانی باشد که درزمینه دانش باز فعالیت میکنند. اگر این اقدامات انجام شود، محققان بیشتری به دانش باز روی میآورند و دانش پژوهان خود را هم به تعامل با آن تشویق میکنند. این موضوع بهخوبی نشان میدهد که دانش باز باید در پیشرفت شغلی و ارزیابیهای تأمینکنندگان و مؤسسههای پژوهشی مؤثر باشد.
چشمانداز آینده
پروژههای مبتکرانه عظیمی وجود دارند که در جهت توسعه دانش باز فعالیت میکنند. محققان هم مشخصاً باید درباره سیاستها و فعالیتهای دانش باز اطلاعات بیشتری کسب کنند. البته این سیاستها در کشورهای مختلف متفاوت هستند؛ اما سیاستگذاران میتوانند کمک کنند تا دانش باز سرانجام به واقعیت بپیوندد. پژوهشگران میتوانند با توسعه بخشیدن به مهارتهای اساسی که پیشتر نام بردیم، به جنبش دانش باز و داده باز بپیوندند و از آن بهخوبی بهره ببرند.
آیا شما هم به دانش باز معتقد هستید؟ آیا اطلاعات بیشتری در خصوص مفهموم دانشباز دارید؟ لطفا تجربیات و دیدگاه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.