اصلاحات حسابداری و محافظه‌کاری در درآمدها: شواهد تجربی از شرکت‌های پذیرفته‌شده در چین

ما اثرات دو اصلاحات مهم حسابداری در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷ را در چین بر روی محافظه‌کاری در سود با استفاده از انواع معیارهای تعیین وجود محافظه‌کاری و اندازه‌گیری درجه آن بررسی می‌کنیم.نتایج ما شواهدی از سطوح مختلف محافظه‌کاری را در گزارش مالی در چین طی دوره مورد بررسی ارایه می‌دهد.ما پیشنهاد می‌کنیم که محافظه‌کاری به طور کلی در گزارش مالی در چین از زمان اصلاحات حسابداری ۱۹۹۸ وجود داشته‌است.با این حال، تاثیرات دو اصلاحات حسابداری بر محافظه‌کاری در درآمدها متفاوت است.به طور خاص، اصلاحات حسابداری ۲۰۰۱ به طور قابل‌توجهی محافظه‌کاری را در درآمدها بهبود بخشید، در حالی که اصلاحات سال ۲۰۰۷ میزان محافظه‌کاری را در درآمدها کاهش داد.ما همچنین توجه داریم که محافظه‌کاری در درآمدها پس از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۷ دوباره جهش یافت.علاوه بر این، اصلاحات حسابداری ۲۰۰۱ تاثیر مثبت بیشتری بر محافظه‌کاری در درآمدها در مناطق با سطح پایین‌تر حمایت قانونی برای سرمایه گذاران دارد در حالی که تاثیر منفی اصلاحات حسابداری در سال ۲۰۰۷ بر محافظه‌کاری در سود تحت‌تاثیر سطح حمایت قانونی برای سرمایه گذاران قرار نمی‌گیرد.این نتای

We examine the effects of the two major accounting reforms of 2001 and 2007 in China on conservatism in earnings using a variety of measures to ascertain the existence of conservatism and to gauge its degree. Our results provide evidence of different levels of conservatism in financial reporting in China during the period under investigation. We suggest that conservatism has generally existed in financial reporting in China since the 1998 accounting reform. However, the effects of the two accounting reforms on conservatism in earnings vary. Specifically, the 2001 accounting reforms significantly improved conservatism in earnings whereas the 2007 reforms reduced the extent of conservatism in earnings. We also note that conservatism in earnings rebounded following the 2007–۰۹ global financial crisis. Furthermore, the 2001 accounting reforms have a greater positive impact on conservatism in earnings in regions with a lower level of legal protection for investors whereas the negative impac