فراتر از واسازی. نگاهی اصلاحی به حکمرانی گذار پایداری

این مقاله انتقادات مطالعات گذار پایداری را با استفاده از مدیریت گذار (‏TM)‏به عنوان مطالعه موردی بررسی می‌کند. در حالی که این انتقادها به پیشرفت نظری منجر شده‌اند، مسایل معرفت‌شناختی اساسی باقی می‌مانند. با مقایسه رویکرد TM با دیگر دیدگاه‌های واسازانه تر در مورد پیچیدگی، روشن می‌شود که برخی انتقادات بر TM ذاتا براساس یک پرسش واسازانه(سازنده) از این مساله است که آیا سیستم‌های پیچیده می‌توانند به یک جهت مطلوب تحت‌تاثیر قرار گیرند یا نه. مولفان از آن انتقادها استفاده می‌کنند تا استدلال کنند که TM باید روشن کند که چگونه (‏۱)‏خود می‌تواند از قدرت سازنده (‏تا کنون به اندازه کافی مشخص نشده است)‏جلوگیری کند، در حالی که (‏۲)‏همزمان جاه‌طلبی آشکاری برای "فراتر رفتن" از واسازی دارد. برای این منظور، این مقاله یک "رویکرد بازسازی" را به عنوان یک پایه معرفت‌شناختی برای مطالعات گذار پیشنهاد می‌کند. این رویکرد بازسازی با سه زمینه توضیح داده می‌شود: (‏۱)‏تمرکز تحقیق فراتر از "هست" در مقابل "باید" باشد، (‏۲)‏تحقیق تفسیری و بازاندیشی، و (‏۳)‏درک "فرافنتیک" از پایداری.

Highlights•The epistemological issues that underlie critical debates on transition management require more attention.•Certain critiques on transition management are inherently based on a ‘deconstructive’ logic.•Transition management has an inherent deconstructive power which has hitherto been insufficiently specified.•In addition, transition management aims to go ‘beyond deconstruction’ towards ‘reconstruction’.•A ‘reconstructive approach’ can inspire an epistemological grounding for transition management and transitions studies more generally.AbstractThis paper reviews criticisms of sustainability transition studies, using transition management (TM) as a case study. While these criticisms have yielded theoretical progress, underlying epistemological issues remain. Contrasting the TM approach to complexity with other more deconstructive views on complexity, it becomes clear that some criticisms on TM are inherently based on a deconstructive questioning of whether complex systems can be