نقش جداسازی اخلاقی در علل و پیامدهای رفتار غیراخلاقی طرفدار سازمانی

در این مقاله ما پیشایندها و پیامدهای رفتار اخلاقی موافق سازمانی غیر اخلاقی کارمندان را از طریق جداسازی اخلاقی از فرآیند استدلال اخلاقی بررسی می‌کنیم که به موجب آن افراد درک خود از اخلاق را از درک خود از عملکرد جدا می‌کنند. اول، ما استدلال می‌کنیم که کارمندان تعامل خود را در هنگامی که (‏۱)‏ ناظران خود را در حال انجام همین کار می‌بینند افزایش می‌دهند و (‏۲)‏ باور دارند که ناظران آنها جداسازی اخلاقی را تایید می‌کنند. دوم ، ما استدلال می کنیم که UPBها کارکنان فقط با ارزیابی سرپرستان از عملکرد شغلی خود ارتباط مثبت دارند وقتی خود سرپرستان گزارش می دهند که از نظر اخلاقی جدا هستند. ما این فرضیه‌ها را در یک نمونه میدانی از دو کارمند ناظر و دو مطالعه تجربی مورد آزمایش قرار می‌دهیم. این ترکیب از مطالعات، ارتباط پیچیده بین اخلاق و درک از عملکرد در سازمان‌ها را برجسته می‌کند.

Highlights•The role of leader moral decoupling in employee UPB is examined.•Perceptions of leader moral decoupling are shown to shape employee UPB.•Leader moral decoupling is shown to shape leader reactions to employee UPB.•Implications for theory and practice are discussed.AbstractIn this paper we explore the antecedents and consequences of employees’ unethical pro-organizational behavior (UPB) through the lens of moral decoupling—a moral reasoning process whereby individuals separate their perceptions of morality from their perceptions of performance. First, we argue that employees increase their engagement in UPBs when they (1) see their supervisors doing the same and (2) believe that their supervisors endorse moral decoupling. Second, we argue that employees’ UPBs are only positively related to supervisors’ evaluations of their job performance when supervisors themselves report that they morally decouple. We test these hypotheses in a field sample of supervisor–employee dyads and t