چارچوبی عملی برای بهینه‌سازی فرایندهای مدیریت تولید

بهینه‌سازی تولید می‌تواند در سطوح مختلف انجام شود، از بهبود دستگاه‌های فردی گرفته تا جنبه‌های سازمانی. و همچنین چالش برانگیزترین آن است چرا که نیاز به یک سیستم جامع مانند کانبان دارد تا برنامه‌ریزی تولید فراگیر را بهینه‌سازی کند. رویکرد آخر ممکن است بزرگ‌ترین پتانسیل را به ارث ببرد. با این حال چالش برانگیزترین آن زمانی است که نیاز به یک رویکرد مهندسی سیستم‌ها دارد. زیرا به یک روش مهندسی سیستم های جامع نیاز دارد. یکی از مهمترین چالش ها عدم وجود مطلوب کلی است. ویندال نشان دهنده تضاد اهداف در قطب تولید است. این مقالات یک چارچوب عملی برای بهینه‌سازی فرآیندهای مدیریت تولید ارائه می‌کنند که ما آن را از انواع پروژه‌های مربوطه بدست آوردیم. این گزارش توضیح می‌دهد که چگونه تعارض اهداف می‌تواند به طور سیستماتیک تحلیل شود و یک وضعیت عملیاتی منطقی بدست آید. سوالات مربوط به برنامه‌ریزی تولید متوسط مورد بررسی قرار می‌گیرند. این شامل تعریف هدف آنالیز، تحلیل حالت اولیه و بهینه‌سازی است. این فازها با کمک مثال‌ها توضیح داده می‌شوند.

Production optimization can be done on different levels, ranging from improving individual machines, over organizational aspects like Kanban, to optimizing the overarching production planning. The last approach may inherit the greatest potential. Still, it is also the most challenging since it requires a holistic systems engineering approach. One of the main challenges is the lack of an overall optimum. Wiendahl represents the conflict of objectives in the polylemma of production.The paper presents a practical framework for the optimization of production management processes. We derived it from a variety of corresponding projects. It describes how the conflict of objectives can be analysed systematically and a reasonable operational status can be derived. Questions of medium and short-term production planning are addressed. This includes the definition of the analysis objective, the analysis of the initial state and the optimization. The phases are each described with the help of examp